زبانحال امیرالمؤمنین علی علیهالسلام قبل از شهادت
مرهم نزن دوباره، خون روی سرم را زینب بیا و بردار، با گـریه بـسـترم را گـیرم طـبیب امشب زخـم مرا دوا کرد پیش تو میشکـافـم صد زخم دیگرم را حال بـد یـتـیـمان حال مرا عـوض کرد نـگـذاشـتـم بـبـیـنـنـد ایـن دیـدۀ تــرم را گوشم پُر از صدای دشـنام پیـرزن بود خانه به خانه بـردم، این بار محـترم را یک عمر چاه کـوفه، هم نـالۀ عـلی بود بـا فـاطـمـه گـرفـتـم، احـیـای آخـرم را سی سال پهلوی من حرمت فقط شکستند آنها که بد شکـستند، پهلـوی همسرم را زهـرا مـیان بـسـتر، رویش کـبود بوده بگـذار پـای آن غـم، زردی پیـکـرم را او را که غسل دادم، سر را زدم به دیوار چه خوب شد ندیدی بازوی پُـر ورم را طبق روال مادر، روضه فقط حسین است رفـتـم به کـربـلایت، پـایـان مـنـبـرم را از صبح تا غروبی صدبار گریه کردم گـودال را بـگـویم یـا غـارت حــرم را اصلا ًبیا ابالفضل؛ جان تو، جان زینب در بین کـوفـه تـنـهـا نگـذار دخـترم را |